یادداشت ها

ساخت وبلاگ
آخرین بار که سال کبیسه بود 4 سال پیش بود که نیم ساعت به سال تحویل همه چی بهم ریخت . لبخند مامان بابا و امید ِمحمد و ارزوی همه . به خودم اومدم و میبینم پس فردا عیده و من خالی از حس.   چشم وا میکنم ، از شیار پنجره ی اتاق نور مستقیم خورده تو چشمم ، انگار همه وول میخورن و کل ِحیاط پر از خاک و سم و گل و یادداشت ها...
ما را در سایت یادداشت ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alonegirlinskya بازدید : 141 تاريخ : دوشنبه 30 اسفند 1395 ساعت: 23:06

این روزا همش دارم فکر میکنم . به قاشق کنار بشقابی که توش قرمه سبزی مونده ، به پالتویی که از خشکشویی گرفتم ، تو کاوره و الان از تخت اویزونه , به انگشتری که زندایی از انگشتش در آورد و کرد تو انگشت من و حالا انگار که گمش کردم ، به نون چایی هایی که مریم از شیراز آورده بود ، به خنده های محسن وسبا ، به کم یادداشت ها...
ما را در سایت یادداشت ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9alonegirlinskya بازدید : 141 تاريخ : سه شنبه 24 اسفند 1395 ساعت: 12:56